. روزنوشته ها .جایی که قرار بود در آنجا گم شوم...
به بهونه ی روز معلم

به بهونه ی روز معلم

با ترک کردن شروع شد، یا شایدم با ترک خوردن
یا شایدم با ترک کردنی که به ترک خوردن منجر میشه
ترک ترس ها، ترک زندان ذهن، ترک خونه امن و…
مولانا میگه باید بشکنی تا ساخته بشی و انگار جایی که همه سعیتو کردی که خودتو توی اون اتفاق جا نزاری، سیلی واقعیت بخوری و سرتو بالا بگیری و به خودت میای سفر زندگیت آغاز میشه

زندگی تا الان شاید همون چیزی نبوده که فکر می‌کردم، چون کل‌ش رو دنبال شادی بودم و هر حس غیر اون زندگی رو بی معنا می‌کرد و موفقیت و حال خوب رو فقط در تیک خوردن کارهای برنامه‌ریزی روزانه‌ام می‌دونستم

من خیلی کارها رو تجربه کردم توی این سفر زندگی
اما هرگز یادگیرنده بودن رو فراموش نمیکنم
یادگیرنده ای که سعی کرد راهی که استادهاش بهش نشون دادن رو ادامه بده و جلو بره

یک جاهایی کتاب‌هارو بست و سعی کرد سفیدی لابه لای سیاهی خطوط کتاب رو تجربه کنه

و امروز خوشحاله که یادگیری رو کنار معلم هایی داشته که خودشون شاگردی میکنن
تا بتونن گوشه ای از جهان عظیم در‌ون هر آدمی رو به خودشون نشون بدن
اسم بردنشون برام دقیقا همون حس رو داره که دوران ابتدایی میخواستیم اسم معلم هامونو بگیم

ایمان سرورپور
مشاور و روانشناس عزیزم که با افتخار ۱۱ ساله که صحبت‌ها و راهنمایی هاشون باعث شده خوب ادامه بدم و جلو برم

محمدرضا شعبانعلی
ذوق نوشتن برام با خوندن روزنوشت‌هاش چند برابر شد و انگیزه بودنم در جمع و ادامه دادن در جامعه با دوره های صوتی و متنی که با مجموعه متمم در اختیارم قرار دادن

صابر طهانی
روزی روبروت نشستم و گفتم می‌خوام رویاهامو روی کاغذ بیارم و حس خوبم به طرح‌هامو بیشتر کنم
با تو تونستم قلم دستم بگیرم و طراحی رو شروع کنم
با تو به اکسیژن بالای قله مبتلا شدم

محمد اخلاقی
توی تاریک ترین روزهای کاریم تشویق های شما انگیزه ادامه دادنم شد، قرار ملاقات هام با خودم هر روز روی پل هوایی قبل رفتن به سر کار که خشم و ناراحتی و فضای پرتنشی که سرکار برام بوجود آوردن روی ارتباطات و طرح هام اثر نداره و بتونم بازم سر کلاس‌هاتون بشینم ازم آدم قوی تری ساخت و هیچ وقت آدم روز اولی که روی اون پل پا گذاشتم نبودم 

راحله قاری
هروقت از اینکه یک کلمه رو اشتباه تلفظ کردم و بقیه بهم خندیدن با ناراحتی پیشت میومدم صبوری و لبخندت قوت قلبم بود برای ادامه دادنم، تو برام ذوق یادگیری زبان بودی و هستی هر زمان که از یادگیری و ادامه دادن خسته می‌شدم

افشین آذر
قشنگترین درسی که ازتون گرفتم رها کردن ذهنم بود
وقتی تمرکز می‌کردم و سعی می کردم ساز بزنم و نت‌ها درست در نمیومد و وقتی فکر کردن رو رها می‌کردم و به خودم میومدم و میدیدم ریتم درست شده
من با افتخار کنار شما ها یک یادگیرنده برای زندگی هستم

نظر شما

. روزنوشته ها .