
تبعیدی از جنس آزادی ذهنی
یک روز بهاری بود این دفعه از جنس تعطیلی جمعه
تعطیلی که از روز قبل آن در دو راهی ماندن در خانه پیش کوکی و رفتن به دل طبیعت مانده بودم
همزمان هم دلم در طبیعت بودن را میخواست و هم تنها بودن در اتاق و مطالعه و برنامه ریزی
در این تصمیم گیری که دلم هردومورد را میخواست و میدانستم این گزینه قابل اجرا نیست و انتخاب هر کدام به معنای ازدست دادن گزینه دیگر بود
تصمیم به رفتن گرفتم
رفتن به طبیعت با ذهنی که همچنان تقلای تنهایی را داشت و میدانستم اگر در خانه میماندم تقلای بودن در طبیعت را میداشتم
سعیکردم این تقلا را با جلوتر از تیم رفتن و یک فاصله با آنها رفع کنم تا سرپرست تیم برای کنترل سرعتم با دیگر اعضا به انتهای صف تبعیدم کرد. تلاش کردم وقتی مشغول صحبت هستن دوباره به جایگاه قبلی خود برگردم و متاسفانه تمام تلاشهایم با شکست مواجه میشد و دوباره به همان جایگاه برمیگشتم.
پاهایم با سرعت هماهنگ با تیم داشتن به جلو حرکت میکرد و ذهنم طاقت بودن در جمع را نداشت و تصمیم گرفتم این بی طاقتی ذهنی را با گوش دادن به کتاب صوتی مهار کنم. خوشبختانه هندزفریهایم و فایلهای صوتی یک کتاب که نیاز به دسترسی به اینترنت ندارد همراهم بود و با یک هندزفری شروع به صدای محمدرضا شعبانعلی گوش میدادم که کتاب The Paradox of Choice از Barry Schwartz را میخواند.
ذهنم آرام شده بود و آن تنهایی که در بیرون تقلایش را داشت با کتاب در یک خلا ساختگی ذهنی ایجاد کرده بود، گامهایم با نفر جلوییام هماهنگ شده بود و مغزم در سکوت مطلق بدون هیچ هیاهویی داشت به کتابی گوش میداد که از قضا شرح حال دیروز خودم بود
انتخاب کردن و هزینههای آن، انتخاب هایی که با انتخاب هر گزینه طعم از دست دادن گزینه دیگر را تجربه میکردی و…
مغزم در سکوت مطلق به صدایی که درون گوشم پخش میشد گوش میداد و دیگر مثل یک کودک بازیگوش تقلا نمیکرد.
یاد سوالی که چند ماه قبل یکی ازم پرسید افتاده بودم:
تو اینقدر کتاب پشت سرهم میخونی به خودت اجازه تجربه کردنشون رو میدی؟
من داشتم برای بار سوم فایل صوتی این کتاب را در حالی گوش میدادم که داشت پاسخ چالش ذهنی روز قبل خودم را میداد
پایان کتاب با پایان پیمایش ۱۸ کیلومتری صعود به قله سیاه لوک همراه بود و اولین صعود کنار کتاب را برایم رقم زد.
عالی بود نسرین جان
حتی عالیتر از برنامههای کوهنوردی که افتخار میدی و شرکت میکنی عزیزم
هم در کوه بینظیری و هم در دست به قلم بودنت
ممنون رضای عزیزم
و مرسی از تو که با همهی سنگینیهای بارمسئولیت پیمایش قلهها باز هم برنامههای صعود برامون میزاری
و حواست حتی به گام ها و نحوهی کوهنوردیم درشیبها هم هست