. روزنوشته ها .جایی که قرار بود در آنجا گم شوم...

ایراد

یک جای کارها و برنامه ریزی روزانم می لنگه و ایراد دارهنمیدونم کجا؟ دارم دنبالش میگردمکه خلا ها رو پر کنمکه وقفه نیوفتهفایل های مدیریت زمان رو دارم گوش می‌دم و سعی می کنم به خودم حق بدم که اومدن کوکی و دندون درد نیاز به استراحت داریبرنامه نباید بهت

ادامه مطلب 🙂

نچسبیم

چگونه نچسبیم؟سوال خیلی خوبیهو فقط یک جواب داره، چگونه رو بردارنچسبیماز اینجا به بعد هرچی بگی داری خودتو قانع می کنی که بچسبی این متن سوال و جواب بابک بادکوبه توی اینستاگرام بود

ادامه مطلب 🙂

نوشتن

نوشتن میخواستم بنویسمبا دلیل و بی دلیلآغاز نوشتنم بی هدف بود، ادامه دادن آن اتفاقی و تاثیر آن پررنگبا آغاز کار این وبلاگ تعهد دادم که هرروز بنویسمجایی لغزیدم و ننوشتم، جایی روی کاغذ نوشتم، گاهی در ذهنم کلمات کنار هم قرار گرفت اما روی کاغذ نیامد اما امروز حس

ادامه مطلب 🙂

کوکی

کوکی تا دیروز فکر داشتن حیوانی غیر پرنده در خانه برایم غیرممکن بود، اصولا حس اهمیت و دوست داشتن حیوانات را با کمک به سگ و گربه و پرنده هایی که توی خیابون هستن برای خودم کامل می کردم.آمدن کوکی به زندگیم اتفاقی بود و در هیاهوی ترس مسئولیت پذیری

ادامه مطلب 🙂

سرم خیلی شلوغه

سرم خیلی شلوغهجمله ای که این چند وقت از همه می شنوموقتی پیگیری کارهای محتوای پیج هارو می کنم که توی برنامه ریزیم قرار بدم که طراحی هاشون دیر نشه، و میشنوم سرم خیلی شلوغ بود و نتونستم محتوا رو برسونموقتی بعد مدت طولانی از یک دوست خبر میگیرم و

ادامه مطلب 🙂

گربه

عکس رو وقتی از خونه اومدم بیرون گرفتم توی لبخندم ذوق امروز و کارهایی که میخوام انجام بدم هستش و توی چشمام خستگی و بی خوابی که دیشب بخاطر گردن دردم داشتم. یادم نیست چند دفعه از خواب بیدار شدم ولی درد گردنم در اون لحظه یادمه صبح سعی می

ادامه مطلب 🙂
. روزنوشته ها .